از سالیان پیش و با توجه به مشکلاتی که استفاده از کابل های مسی مانند مشکلات مربوط به قیمت بالا، قطر زیاد لوله ها، محدودیت های مربوط به طول انتقال داده ها، تداخل الکترومغناطیسی و الکتریکی، همچنین مصرف برق بالا، قابلیت اشتعال، وزن بالا، انعطافپذیری کم و برخی مشکلات دیگر سبب گردید تا استفاده از کابل های نوری مورد توجه قرار گیرد و از نوع پلاستیکی آن در وسایل صوتی و تصویری استفاده می گردد که البته استفاده از آن محدود به این وسایل نبوده و کاربرد گسترده ای در انتقال داده ها در مسیرهای طولانی دارند. این کابل ها که تار نوری نیز نامیده می شوند، از جنس شیشه یا پلاستیک بوده و در سه مرحله ساخته می شوند.
اولین مرحله مربوط به ساخت فیبرهای نوری بوده که در آن تولید حباب های اکسیژن صورت می گیرد و پریفورم نامیده می شود. این مرحله به کمک گازهای کلرید ژرمانیوم و کلرید سیلیکون صورت گرفته و پس از سرد شدن این حباب ها، مورد تست قرار گرفته تا طبق استانداردهای جهانی ساخته شده باشند. مرحله دوم شامل سردسازی پریفورم ساخته شده در مرحله قبل و حرارت دهی مجدد آن از ارتفاع می باشد. طی این مرحله رشته های نازکی از شیشه تولید می گردد که این حرارت دهی به علت تاثیر آن در کیفیت فیبر، با دقت صورت می گیرد. قطر اندازهگیری شده در این مرحله نشان دهنده کیفیت و سرعتی است که فیبر توانایی عبور آن را خواهد داشت. مرحله آخر نیز شامل پیچیده شدن رشته های ساخته شده به دور یک ابزار پیچیده مانند قرقره است که در انتهای این مرحله نیز تست های لازم صورت گرفته و فیبر نوری که قطری کمتر از یک اینچ دارد، ساخته میشود.
مسائل بسیاری در ساخت این لوله ها مورد ارزیابی قرار می گیرد که از مهم ترین آن ها می توان به فرایند ساخت، میزان اتلاف یا تضعیف نوری در آن، خلوص ماده مورد استفاده در لایه داخلی و توان عبوری اشاره نمود. منظور از توان عبوری، توانایی ماده مورد استفاده در لایه درونی در جذب و انتقال نور منتشر شده از منبع و کم بودن پراکندگی نور در آن بدون تغییر در جهت انتشار است که البته این موضوع نیز به نوع منبع نور از لحاظ رنگ و جنس فیبر دارد و در آخر توسط دستگاه آشکار ساز مشخص میگردد.
هر چه پلاستیک یا شیشه مورد استفاده در این مرحله دارای خلوص بالاتری باشد، فیبر نوری حاصل نیز کیفیت بالاتری داشته و توانایی عبور نور تا مسافت بالاتری را دارد. اما توجه به آزمایشات صورت گرفته، در فیبرهای نوری که طول کوتاهی دارند، استفاده از فیبر نوری با جنس پلاستیک نسبت به فیبر با جنس شیشه توان عبوری بالاتری را ارائه داده و دارای سطح مقطع، انعطافپذیری بیشتر و به طبع راحتی در اتصال به منبع نور بهتری است. البته در ابتدای ساخت این لوله ها که توسط گراهام بل صورت گرفت، امکان انتقال اطلاعات و عبور نور تا بیش از مسافت 200 متر نبود هر چند که با افزایش طول فیبرهای نوری، کاهش میزان توان خروجی را خواهیم داشت.
لوله های ساخته شده معمولا چندین لایه را داراست اما از سه لایه کلی تشکیل شده است که شامل 1- لایه بیرونی که پوسته نامیده میشود 2- لایه میانی یا روکش 3- لایه داخلی که هسته نامیده شده و از جنس شیشه یا پلاستیک است و ادامه یافتن حرکت نور در این خطوط وابسته به پیوستگی انعکاس نور از قسمتی به قسمت دیگر و در پیچ و خمیدگی های آن است. به همین علت یکی از محدودیت های استفاده از این نوع لوله ها نیاز به محافظت از آن در مقابل هرگونه شکستگی، خمیدگی یا ضربه است.
اکسیژن در فیبر نوری
از گاز اکسیژن در مراحل اول و دوم ساخت فیبرهای نوری استفاده میگردد. در مرحله ابتدایی که صیغل گرمایشی نامیده میشود، نیاز به گازی جهت صیغل دادن لوله و خروج بخار آب به دلیل سرعت واکنش های صورت گیرنده، جهت جداسازی آسان تر، تولید بیشتر و قابلیت اکسیدکنندگی بالاتر می باشد که بدین جهت از اکسیژن به همراه کلر در دمای 3272 درجه فارنهایت استفاده می شود.
در مرحله دوم که این مرحله صیغل دادن یا اچینگ نامیده می شود، جهت از بین بردن ناهمواری ها و ترک خوردگی های سطحی نیاز به ایجاد خوردگی در لایه سطحی دیواره داخلی وجود دارد که بدین منظور نیز از گاز اکسیژن به همراه کلر و فریون استفاده میگردد.